ممکن است برای هر یک از ما پیش آمده باشد که بعد از مدتی که از آغاز ازدواجمان بگذرد (یا حتی از قبل از ازدواج) متوجه مسائل و رازهایی در مورد گذشته همسر خود شویم که هضم آنها برایمان کاری دشوار و آزاردهنده است. شاید در ابتدا فکر کنیم میتوانیم به راحتی با این گذشته کنار بیاییم و حتی مشتاق باشیم بیشتر بدانیم ولی در حقیقت این دانستن ولی بخشیدن و کنار آمدن برای هیچ مرد و زنی کار آسانی نیست و نیاز به مهارت و راهکارهای مؤثر دارد. یک روانشناس و مشاور خبره بهتر از هرکس میتواند در این شرایط ما را راهنمایی کند. مشاوران با تجربهای که در تعامل با زوجهای بسیاری داشتهاند در این زمینه گزینه خوبی برای دریافت کمک و راهنماییهای لازم هستند.
با مشاوره، کیفیت خوب زندگی مشترکتان را با وجود آن گذشته ناخوشایند حفظ کنید، چه همسرتان خودش در مورد گذشتهاش صحبت کرده و چه شما خودتان به آن پی بردهاید بهتر است در این لحظه با نهایت دقت و حوصله قدمهای بعد را بردارید. شما نمیتوانید یک عمر با احساس تردید، خشم و رنجش یا ناامنی به زندگی مشترک خود با همسرتان ادامه دهید. در عوض میتوانید با کمک گرفتن از مشاور بهترین راه حل را برای کنار آمدن با مسائل مربوط به گذشته و ساختن آینده بدون احساس ترس و آزردگی خاطر، در پیش بگیرید. از طرفی اگر تصمیم دارید رازی را درباره گذشته خود با همسرتان در میان بگذارید لطفاً ابتدا با روانشناس مشورت نمایید. زیرا همیشه گفتن تمام حقیقت درباره گذشته بهترین کار نیست همانطور که پنهان کردن آن نیز ممکن است کار صحیحی نباشد. مشاورین متخصص و باتجربه همواره آمادهاند تا با به کارگیری تمام توان خود به شما و همسرتان برای گذر از این چالش کمک کنند تا اجازه ندهید گذشتهای که دیگر برنمیگردد به آینده شما آسیب برساند.
گذشته همسر: بگوییم یا نگوییم؟ بپرسیم یا نپرسیم؟
بنیان اکثر روابط بلندمدت بر ارتباطات جسمی و عاطفی محکم و ریشهدار استوار است. اما صمیمیت و نزدیکی لزوماً مترادف با صداقت کامل نیست. همسران بسیاری وجود دارند که همه چیز را به هم نمیگویند و در عین حال رابطهای رضایتبخش و مبتنی بر اعتماد دارند. به همین ترتیب همسرانی هستند که اسرار مگوی بسیاری را در سینهشان حبس کردهاند و تحمل این بار آزارشان میدهند، یا این که ماه سرانجام از زیر ابر بیرون آمده و با برملا شدن رازهایشان اعتماد همسرشان خدشهدار شده و رابطهشان آسیب دیده است. اگر رازی در گذشته دارید و مردد هستید درباره آن با همسرتان یا همسر آینده خود صحبت کنید یا خیر یا اگر شما آن شخصی هستید که به گذشته همسر خود شک دارید و نمیدانید کنکاش و دانستن درباره آن، اوضاع را بهتر میکند یا بدتر، لازم است قبل از هر اقدامی با مشاور صحبت کنید. گاهی بیان مسائلی که مربوط به گذشته است و یا سرک کشیدن در گذشته همسر تمام اعتماد و احساس امنیتی که مدتها برای ساختن و حفظ آن تلاش کرده بودید را از بین میبرد که بازسازی آن کار چندان آسانی نیست. پس بیمهابا اقدام نکنید.
6 راهکار روانشناسی برای کنار آمدن با گذشته همسر
اگر میخواهید آرامش و خوشبختی خود را در زندگی مشترک با همسرتان حفظ کنید لازم است بتوانید با گذشته او کنار بیایید. کنار آمدن با گذشتهای که برای شما خوشایند نیست قطعاً کار آسانی نخواهد بود ولی برای سلامتی رابطه شما الزامی است. با استفاده از راهکارهای زیر که توسط مشاور ارائه میشود میتوانید به خودتان در این مسیر کمک کنید:
اندوه، غافلگیری، خشم و احساس مورد خیانت قرار گرفتن را به روشهای سالم ابراز کنید
گاهی اوقات حتی اگر دلیلی هم برای عصبانیت خود داشته باشیم، از خشمگین شدن خود دچار احساس گناه میشویم. به ما یاد دادهاند که خشم احساسی بد و خطرناک است و یک دختر یا پسر خوب خشم خود را بر سر دیگران خالی نمیکند. بنابراین چون نمیخواهیم به دیگران آسیب بزنیم، خشم خود را فرومیخوریم. ازآنجایی که خشم باعث میشود که معذب شویم یا احساس گناه کنیم، خشم خود را نادیده میگیریم. اما اشتباه نکنید. والدینتان به شما دروغ گفتهاند و این حق شما است که عصبانی شوید و خشم خود را ابراز کنید. عصبانیتتان را به روشی سالم که متناسب با شخصیتتان است، بیان کنید، به مکان خلوت و دورافتادهای بروید و داخل ماشینتان، جایی که هیچ کس صدایتان را نمیشنود، جیغ بزنید، داد بکشید، با صدای بلند گریه کنید و داد و بیداد راه بیاندازید. تمام مشکلاتی را که پشت سر گذاشتهاید و دوست دارید به همسرتان بگویید، در دفترچه خاطراتتان بنویسید. اجازه بدهید که اندوه، درد، غافلگیری، خشم و آزاری که به جسم و روحتان وارد شده، تخلیه شود.
برای شکستها و رویاهای از دست رفتهتان غمگساری کنید تا بتوانید این زخمهای عاطفی را التیام دهید. اطلاع پیدا کردن از رازها و دروغهای همسرتان دردناک بوده است و نیاز دارید که مدتی در سوگ مرگ رویاهای خود به غم بنشینید. چشماندازی که از داشتن آیندهای درخشان در کنار همسرتان داشتهاید، از هم پاشیده و نظرتان برای ابد درباره همسرتان تغییر کرده است. خاطرات خوشتان لکهدار شده و رنگ باخته است. با خودتان و همسرتان صادق باشید.
تصمیم بگیرید که آیا میخواهید دوباره به زندگی زناشوییتان متعهد شوید؟
مفهوم اصلی متعهد بودن به پیوند زناشویی این است که زوجین در گردباد حوادث و فراز و نشیبها همچنان در کنار هم بمانند. تعهد عاطفی ایجاب میکند که نیازها و امیال شخصی خود را قربانی کنیم تا بتوانیم پیمان زناشویی را حفظ کنیم. این تعهد و التزام باعث میشود که نگرش و طرز فکر مثبتی نسبت به ازدواجمان داشته باشیم و از همسرمان حمایت کنیم. به این ترتیب چون از داشتن یک رابطه سالم و عاشقانه لذت میبریم، احتمال این که به هم خیانت کنیم، کمتر میشود. آیا خود را ملزم میدانید که زندگی زناشوییتان را نجات دهید؟ آیا همسرتان نیز خود را موظف میداند که اعتماد شما را دوباره جلب کند؟ اگر میتوانید با گذشتهی رازآلود یا رابطه قدیمی او کنار بیایید، لازم است که دوباره از صمیم قلب به پیوند مقدستان متعهد شوید تا بتوانید زندگیتان را نجات دهید. برای این کار باید راههای سالم کنار آمدن با گذشتهی همسر خود را یاد بگیرید، گذشته را ببخشید و فراموش کنید. حتی شاید بهتر باشد که در جلسات مشاوره زوجین یا مشاوره خانواده شرکت کنید یا دستکم کتابهایی درباره ازدواجهای موفق بخوانید. البته خودتان به تنهایی نمیتوانید رابطهتان را ترمیم کنید، از همسرتان سوال کنید که آیا او نیز به حفظ این زندگی علاقه دارد یا خیر.
تصمیم بگیرید که همسرتان را برای همیشه ببخشید
حتماً شنیدهاید که در عفو لذتی هست که در انتقام نیست. بخشش موهبتی زیبا است، البته قبول داریم که درک همسر خطاکارتان و گذشتن از گذشته او بسیار دشوار است. ما عاشق این هستیم که ما را ببخشند، اما خودمان توانایی بخشش دیگران را نداریم. اگر میخواهید با گذشته همسرتان کنار بیایید، قبل از هر کار لازم است که او را به خاطر روابط گذشتهاش، خیانت کردن، پنهانکاریهای مالی یا خیانت عاطفی ببخشید. همسرتان را به خاطر خیانتی که در حقتان کرده است، به خاطر رازی که از شما مخفی نگه داشته است و به خاطر داشتن گذشتهای که زندگیتان را تیره و تار کرده است، ببخشید. بخشنده بودن خصلتی است که هر روز باید آن را انتخاب کنید. گذشتن از رازهای همسرتان کاری است که هر روز صبح، ظهر و شب باید آن را انجام دهید. این تصمیم یک تصمیم آگاهانه است و برای ترمیم رابطه سرد شدهتان لازم است.
برای اصلاح رابطه خود و اعتماد دوباره به همسرتان تلاش کنید
اعتماد بسیار شکننده است و یک سهلانگاری کافی است که اعتماد نابود شود. اگر دلیل بیاعتمادی شما به همسرتان، اتفاق مهمی مانند خیانت باشد، تقریباً غیرممکن است که بتوان اعتماد اولیه را دوباره برقرار کرد و سایه این بیاعتمادی تمام جوانب زندگی زناشویی را تحت الشعاع قرار میدهد. اگر رازها، گذشته تاریک یا روابط قدیمی همسرتان اعتماد شما را نسبت به او از بین برده باشد، دیگر در کنار او احساس امنیت نخواهید کرد. کنکاش در گذشته همسرتان و زیر نظر گرفتن مداوم او برای یافتن نشانههای دروغ یا خیانت دوباره بنیان ازدواجتان را سست خواهد کرد. البته هدف شما این است که متوجه شوید آیا زندگیتان دوباره سرپا خواهد شد و این که آیا دوباره عشق، دلگرمی و امنیت روزگار گذشته را بازخواهید یافت یا خیر.
جلب اعتماد دوباره فرایندی درازمدت است که ارزش تلاش کردن را دارد. از داشتن یک ارتباط سالم و حتی بحث کردن درباره رازهای همسرتان و روابط گذشتهاش خجالت نکشید و خودداری نکنید. واقعیت این است که بحث و تبادل نظر برای ازدواج خوب است. راهکارهای سادهای برای بهبود رابطه زناشویی وجود دارد. اگر از کاری که همسرتان انجام میدهد یا نمیدهد، ناراضی هستید، این موضوع را با او مطرح کنید تا از نیازهای واقعی شما مطلع شود و برای تامین خواستههایتان و جلب رضایتتان، تغییراتی را در رفتار و برخوردش ایجاد کند.
به علاوه این بحثها به زوجین کمک میکند تا راهحلی را برای مشکلاتشان پیدا کنند و به این ترتیب دوباره اعتماد یکدیگر را جلب کنند. با همفکری و همکاری یکدیگر میتوانید زندگی مشترکتان را از لبه پرتگاه رازها و روابط قدیمی همسرتان نجات دهید و دوباره به هم علاقمند شوید.
در لحظه زندگی کنید
یادگیری مهارت زندگی کردن در لحظه یکی از مهمترین راهکارها برای کنار آمدن با رازها و روابط گذشته همسرتان است. گذشته سپری شده است و هیچ فایدهای ندارد که مدام به عقب برگردید و در گذشته کنکاش کنید. بخشش لازمهی آزاد شدن از قید و بند رازهای گذشته است. اگر نمیتوانید همسرتان را به خاطر دروغها، رازها یا خیانتهایش ببخشید، هیچگاه از بند گذشته رها نخواهید شد. اگر نمیتوانید خودتان را به خاطر اشتباهها یا انتخابهای نادرستتان ببخشید، در باتلاق گذشته گیر خواهید کرد. دم را غنیمت بشمارید. نه خود را به خاطر اشتباهات گذشته سرزنش کنید و نه نگرانی آینده را به دلتان راه بدهید. همسرتان از مخفی نگه داشتن گذشته خود پشیمان است و از صمیم قلب میخواهد که او را ببخشید و به او اعتماد کنید تا بتواند آینده روشنی را برایتان خلق کند. زندگی کردن در حال و به خدا توکل کردن در زندگی رمز یک زندگی شاد، سالم و آزاد است. اگر با مردی مرموز ازدواج کردهاید یا خودتان گذشتهی تاریکی دارید که نمیخواهید درباره آن حرف بزنید، تنها راه آزاد زندگی کردنتان این است که در لحظه زندگی کنید.
یاد بگیرید که چطور بگذارید گذشته بگذرد
آیا گذشته همسرتان آلوده به خیانت یا حتی روابطی است که نمیتواند درباره آنها با شما صحبت کند؟
این تجربه یکی از مراجعه کنندگان به مشاوران است:
“پنج سال است که نامزد کردهایم و نامزدم کارهای غیرقابل بخششی مانند خیانت و حتی اشتباهاتی انجام داده بود که خودش خجالت میکشید آنها را اعتراف کند. من حاضر شدم که او را بدون دانستن حقیقت ببخشم. اما الان میخواهم بدانم که او چه رازهایی را از من مخفی کرده است. دانستن این رازها تمام فکر و ذکرم شده است و در هر جایی دنبال پیدا کردن سرنخی از واقعیت میگردم. احساس بدبختی و درماندگی میکنم و فکر میکنم که بدون دانستن تمام واقعیت نمیتوانم با او خوشبخت باشم یا به او اعتماد کنم. عاشقش هستم، اما واقعاً درمانده شدهام و روز به روز علاقهام به او کمتر میشود. هر بار که از او درباره نکاتی میپرسم که از گذشتهاش کشف کردهام، او ساکت میماند و همه چیز را انکار میکند. میدانم که او نمیخواهد به من آسیب بزند و از گذشته خود خجالت میکشد، اما تا واقعیت را از زبان خودش نشنوم، نمیتوانم او را ببخشم. دوست دارم که همسر آیندهام مسئولیت کارهایش را به عهده بگیرد و به خطاهای خود اعتراف کند تا بتوانم این پرونده را برای همیشه ببندم.”
اگر همسرتان نمیتواند رازهایش را اعتراف کند و گذشتهاش را با شما شریک شود، احتمالاً هنوز نتوانسته است بر احساس شرم و گناه خود غلبه کند. این راز باری است که بر دوشهای او سنگینی میکند. همسرتان باید یاد بگیرد که خودش را ببخشد و اجازه ندهد که گذشتهاش او را کنترل کند. اگر رازها و روابط قدیمی و مانند خوره روح و جسماش را میخورد، او برای کنار آمدن با گذشته به کمک نیاز دارد. باید دوباره قدرت و نیرویتان را جمع کنید. شما نمیتوانید او را وادار کنید که با گذشتهاش کنار بیاید، اما میتوانید مانع از آن شوید که این اسرار تاریک زندگیتان را به نابودی بکشد. به خودتان مطمئن باشید. میتوانید راههایی را پیدا کنید که احساسات فردی که به او توجه دارید، روحیهتان را تخریب نکند و راه احساسیتان از هم جدا شود، اما همچنان رابطهتان حفظ شود. البته این روش به اندازهای که دوست دارید، عاشقانه یا سالم نیست، اما حداقل رازها و روابط گذشتهی همسرتان نیرویتان را تحلیل نمیبرد.
پرسش و پاسخ کوتاه